کلیدواژه های مرتبط با ادبیات

ادب یا ادبیات به هر اثر مکتوب ادبیات می‌گویند، از این واژه برای سخنی که از حدّ سخنان عادی، برتر و والاتر بوده‌است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کرده‌اند و از خواندن و شنیدن آن‌ها دگرگون گشته و احساس غم، شادی یا لذّت نیز استفاده می‌شود.

در باور همگانی، ادبیات یک تیره یا ملت برای نمونه مجموعه متن‌هایی است که آثار ماندگار و برجسته پیشینیان آن تیره و ملت را تشکیل می‌دهند. یکی از طبقه‌بندی‌های مشهور و پرکاربرد متن‌های ادبی، طبقه‌بندی دوگانه‌ایست که بر اساس آن متن‌ها به دو گونهٔ اصلی شعر و نثر تقسیم می‌شوند. این طبقه‌بندی سنت دیرینه‌ای در سخن‌شناسی، زبان فارسی و ادبیات جهان دارد. سخنوران و فیلسوفان از دیرباز در پی پررنگ کردن خط ظریف میان این دو گونه، تعریفی فراگیر و تمیّزدهنده از شعر و نثر بوده‌اند؛ البته در نخستین دسته‌بندی ادبی انجام شده توسط ارسطو در تاریخ بشر، ادبیات یونان شامل گونه سومی به نام دراما یا همان هنر نمایشی باستان نیز بود که بعدها توسط رومیان توسعه یافت و در متون غربی تا به امروز این دسته‌بندی، بر خلاف سنت ایرانی نظم و نثر، به نظم و نثر و دراما تقسیم می‌شود. شاید یکی از دلایل نبود دراما در گونه‌های اصلی ادب فارسی، فقدان توجه به هنرهای نمایشی پیش از اسلام بوده باشد، زیرا همزمان با یونان باستان، در ایران باستان از هخامنشی به بعد، مدارک هنرهای نمایشی همراه آواز و موسیقی نیز وجود دارد.

مطالب مرتبط با ادبیات

این دهان باز و چشم بی تحرک را ببخش من به بعضی چهره ها چون زود عادت می کنم پیششان سر بر نمی آرم ، رعایت می کنم همچنان که برگ خشکیده نماند بر درخت مایه رنج تو باشم رفع زحمت می کنم این دهان باز و چشم بی تحرک را ببخ ...

  • سید احمد ایمانی

  • سه‏ شنبه 30 شهريور 1400

  • ادبیات

  • 824

درسوگ دوست عزیزم محمد این شعر در سوگ و وصف حال ما بعد از درگذشت محمد و پدر گرامیش نوشته شده است

  • سید احمد ایمانی

  • دوشنبه 29 شهريور 1400

  • ادبیات

  • 307

موج عشق تصور کن محبت را چون رود خانه ای پر تلاطم که به سویت جاریست . مدتی هست که بر روی این رود سد کشیده ام که دیگر لب ریز است . میخواهم این سد را بشکنم و چون سیلی از محبت تو را با خود ببر ...